آخرین دیکتاتور خود چنین می گوید

نمي توانم و بر آن نيستم كه احساساتم را هنگامي كه در شانزدهم ژانويه 1979 به اتفاق شهبانو عازم فرودگاه مي شديم شرح بدهم . . .
باد سردي كه در آن فصل سال معمول بود در فرودگاه مي وزيد . چند رديف هواپيماها بر اثر اعتصاب بيكار مانده بودند . در زير هواپيماي بوئينگ مقام هاي كشور براي خداحافظي با من گرد آمده بودند . شاهپور بختيار ، روساي مجلسين ، وزرا و ژنرال ها . به همه آنها پيروي از حزم و تدبير را توصيه كردم . خداوند شاهد است كه هر چه در توان داشتم براي حفظ آنان كه به من خدمت كرده بودند ، انجام دادم . . .
از اظهار وفاداري هايي كه آن روز نسبت به من ابراز شد ، بشدت تحت تاثير قرار گرفتم . سكوت دلخراشي حكم فرما بود كه جز با هق هق گريه شكسته نمي شد . آخرين تاثير كشور بر من كه سي و هفت سال بر آن سلطنت كرده بودم و قدري از خونم را در راهش ريخته بودم ، عمدتا از ديدن ناراحتي عميق بر چهره كساني ناشي مي شد كه براي خداحافظي با من گرد آمده بودند و اشك در چشمانشان حلقه زده بود .

پاسخ به تاريخ
محمد رضا پهلوي
ترجمه دكتر حسين ابوترابيان

ودر ادمه :

شانزدهم ژانويه سال 1979 (26دي ماه 1357 ) شاه و خانواده اش ايران را ترک کردند، رفتي كه بازگشت نداشت. از آن پس دوران آوارگي شاه كه از تهران به مصر رفته بود تا پايان عمرادامه يافت. شاه در دوران آوارگي در كشورهاي مختلف و در سايه ترس از ترور و يا دستگيري و تحويل داده شدن به ايران براي محاكمه بسر مي برد و سرانجام در تابستان 1359 بر اثر بيماري سرطان در يك بيمارستان نظامي مصر درگذشت و در قاهره مدفون شد.
غلامحسين صالحيار سردبير وقت روزنامه اطلاعات اندكي پس از خروج شاه از تهران اين روزنامه را با اين تيتر سراسري : «شاه رفت» كه از پيش آماده شده بود منتشر ساخت و روزنامه تا ساعت هشت شب تجديد چاپ مي شد و هر نسخه يك توماني آن تا پنجاه تومان به فروش مي رسيد . در آن روز كه هنوز ارتش ، پليس و ساواك به وضعيت سابق باقي بودند و دولت منصوب از سوي شاه قدرت را به دست داشت و بيم از آن بود كه ارتش با كودتا زمام امور را به دست گيرد و شاه را باز گرداند، زدن چنين تيتري يك ريسك بزرگ بود و جرات، دلاوري و از جان گذشتگي زياد لازم داشت. در آن زمان حسين شمس ايلي و علي باستاني دو معاون سردبيري اطلاعات بودند. علي باستاني کمتر از دو ماه پس از پيروزي انقلاب، از روزنامه اطلاعات اخراج شد و بعدا هم مدتي را در بازداشت گذرانيد. وي پس از اخراج شدن از روزنامه اطلاعات، خود را خانه نشين ساخت و به روزنامه نگاري بازنگشت. علي باستاني از سال 1336 خورشيدي در روزنامه اطلاعات بکار نوشتن پرداخته بود و سالها معاون سردبير بود. حسين شمس که به مدت 14 سال معاون اول روزنامه اطلاعات بود در بهار 1359 همانند ديگر اعضاي تحريريه از کار اخراج گرديد ولي چند سال بعد به دنياي روزنامه نگاري باز گشت. وي يکي از روزنامه نگاران ماهر و حرفه اي وطن بشمار مي آيد.
در آن زمان در ايران هنوز كار حروفچيني به صورت سربي (لاينو تايپ) انجام مي گرفت و تهيه حروف و قرار دادن آنها در قالب فولادين صفحه سازي و سپس زير پرس قرار دادن و به صورت صفحه استوانه اي شكل فلزي در آوردن و به ماشين چاپ بستن وقت گير بود و صالحيار كه رفتن شاه را از چند روز پيش از آن پيش بيني كرده بود تهيه اين تيتر فوق العاده درشت را به استاد عباس مژده بخش مدير صفحات سفارش داده بود. صالحيار براي قبولاندن اين تيتر به شوراي دبيران روزنامه استدلال كرد كه هدف از نوشتن اين دو كلمه به اين درشتي اين است كه نظاميان پايين دست اطمينان حاصل كنند كه شاه باز نخواهد گشت و لذا با در نظر گرفتن عواقب كار، از تير اندازي به مردم خودداري كنند و هدف عمده او جلوگيري و دست كم كاهش قتل ايراني به دست ايراني است. باوجود اين استدلال، وي براي جلوگيري از مخالفت احتمالي بعضي دبيران تحريريه مجبور شد نهيب بزند. صالحيار 19 آذر 1382 پس از 24 سال خانه نشستن فوت شد بدون اين كه از اين كار او كه كاهش خونريزي و تخريب و كاستن از فاصله انقلاب تا پيروزي بود سخني به ميان آيد، حتي پس از مرگش.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا